این زندگی به زور  زیبا نمیشود

این زندگی به زور

زیبا نمیشود

با نیم بندی که نیست

این دل شکسته

دوا نمیشود

شیر فلکه چشم ما


شیر فلکه چشم ما هرز شده

همیشه کمی نم میدهد

هوای مهاجرت

دیشب

هوای مهاجرت  به پستان ما خورده بود

منتظر بودیم تا کسی

ورود ما را به دنیای کثیف شما آدم ها تبریک بگوید

اما

گویا این کودک

بیشتر از دو سالگی را تجربه نخواهد کرد!

جای شما خالی

 

دیشب جای شما خالی

حالی کردیم

برای اولین بار

به جای دیگری

دلمان برای خودمان سوخت

حسرت دیدن


اگر شوری اشکهایم نبود

چشمان من در حسرت دیدن تو کپک میزدند

روزگار!

هر چه دوست دارید بار روزگار دهید!

تا که تقدیر مجالی کندش ، نامه به تقریر کند           من شب و روز به جای دگری رنگ کنم

روزگاری   که   همه   آه  به   پیشش  بندند            من به پشتش ، .............................  

   

بنشین تا که بگردم به دور تو ، تنها تو

.
.
بنشین تا که بگردم به دور تو ، تنها تو             ببین که در این دنیا من دیوانه ترم یا تو

که من ، منی که هیچ  ندیدم در این دنیا             در چشم تو آخر دیدم .......................

.