این زندگی به زور زیبا نمیشود
این زندگی به زور
زیبا نمیشود
با نیم بندی که نیست
این دل شکسته
دوا نمیشود
+ نوشته شده در چهارشنبه بیستم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت 23:15 توسط جیحون
|
زیبا نمیشود
با نیم بندی که نیست
این دل شکسته
دوا نمیشود
شیر فلکه چشم ما هرز شده
همیشه کمی نم میدهد
دیشب
هوای مهاجرت به پستان ما خورده بود
منتظر بودیم تا کسی
ورود ما را به دنیای کثیف شما آدم ها تبریک بگوید
اما
گویا این کودک
بیشتر از دو سالگی را تجربه نخواهد کرد!
دیشب جای شما خالی
حالی کردیم
برای اولین بار
به جای دیگری
دلمان برای خودمان سوخت
اگر شوری اشکهایم نبود
چشمان من در حسرت دیدن تو کپک میزدند
هر چه دوست دارید بار روزگار دهید!
تا که تقدیر مجالی کندش ، نامه به تقریر کند من شب و روز به جای دگری رنگ کنم
روزگاری که همه آه به پیشش بندند من به پشتش ، .............................