نگارا صبح نوروزست‌ و روز بوسه‌ات امروز

قاآني

بجو‌شد مغز جان ‌چون ‌بوی ‌گل ‌از گلستان خیزد

بپرد مرغ دل چون بانگ مرغ از شاخسار آید

نظر از بوستان بندم اگر او چهره بگشاید

کنار از دوستان‌ گیرم ‌گرم او درکنار آید

ادامه نوشته

عید شد ساقی بیا درگردش آور جام را

قاآني

عید شد ساقی بیا درگردش آور جام را

پشت‌پا زن دور چرخ و گردش ایام را

خلق را بر لب حدیث جامه نو هست و من

از شراب‌کهنه می‌خواهم لبالب جام را

ادامه نوشته