فنجان چو نهاد بر لب شیرینش

عمران صلاحی

سرمایه‌ی باغ های مینو این است

کمپانی صادرات لیمو این است

فنجان چو نهاد بر لب شیرینش

خندید که چای قند پهلو این است

بگذار لبت بوسم و گازت گیرم

عمران صلاحی

بگذار شبی زلف درازت گیرم

صد بوسه از آن سینه بازت گیرم

نوشابه گاز دار خواهد دل من

بگذار لبت بوسم و گازت گیرم

فریاد نمی زنم

عمران صلاحی

فریاد نمی زنم

نزدیک تر می آیم

تا صدایم را بشنوی