ای خوش آن قومی که جان او تپید

عید خواب مانده ها و بیدار شده ها با هم مبارک!

اقبال لاهوری

ای خوش آن قومی که جان او تپید

از گِل خود ، خویش را باز آفرید

عرشیان را صبح عید آن ساعتی

چون شود بیدار چشم ملتی

هستم اگر مي روم گر نروم نيستم

زنده ياد اقبال لاهوري

ساحل افتاده گفت : « گر چه بسي زيستم

هيچ نه معلوم شد آه كه من كيستم .»

موج ز خود رفته اي، تيز خراميد و گفت :

  هستم اگر مي روم گر نروم نيستم