چرا زهم بگريزيم،راهمان که يکي است
محمد سلمانی
چرا ز هم بگريزيم ، راهمان که يکي است
سکوتمان،غممان،اشک وآهمان که یکی است
چرا زهم بگریزیم؟دست کم یک عمر
مسير ميکده وخانقاهمان که يکی است
تو گر سپيدی روزی ومن سياهی شب
هنوز گردش خورشيد وماهمان که يکی است
تو از سلاله ليلی من از تبار جنون
اگر نه مثل هميم اشتباهمان که يکی است
من وتو هردو به ديوار ومرز معترضيم
چرا دو تودهء آتش؟گناهمان که يکی است
اگر چه رابطه هامان کمی کدر شده است
چه باک؟ حرف وحدیث نگاهمان که یکی است
+ نوشته شده در سه شنبه یازدهم اسفند ۱۳۸۸ ساعت 15:10 توسط جیحون
|