غلام رضوی

در قطاری که می رفت 

دختری آوازی از عشق های نافرجام می خواند 

ومن 

که نفس بریده 

از جستجوی تو می آمدم 

تو را در آواز او یافتم 

در قطاری که می رفت 

چه عشق های بی سرانجامی که نمی رفت!