امشب مگر به وقت نمیخواند این خروس
شیخ اجل سعدی
امشب مگر به وقت نمیخواند این خروس عشاق بس نکرده هنوز از کنار و بوس
پستان یار در خم گیسوی تابدار چون گوی عاج در خم چوگان آبنوس
یک شب که دوست فتنه خفتست زینهار بیدار باش تا نرود عمر بر فسوس
تا نشنوی ز مسجد آدینه بانگ صبح یا از در سرای اتابک غریو کوس
لب بر لبی چو چشم خروس ابلهی بود برداشتن بگفته بیهوده خروس
+ نوشته شده در پنجشنبه پنجم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 21:54 توسط جیحون
|