غلامرضا طریقی

سلام ! شیره ی شعرم ! گلوله ی نمکم!

هنوز بی تو خودم مثل بغض می ترکم!


چه غنچه ها که به سودای بوسه پیش از تو

می آمدند ولـــــی مـــــن نمی گـزید ککـــم!

ولی تو آمدی و شور تازه آوردی

که دلپذیر شود روزگار بی نمکم!

کلک زدم کــــه نیایی ولی ندانستم

که با نیامدنت کنده می شود کلکم!

پری به پیله ام آوردی و من از آن روز

میان این همه گل با پـــر تو می پلکم!

بدون شبهه خدا آفرید کــــوتاهت

که ختم قافیه باشی سلام دلبرکم!

با تشکر فراوان از http://shazdehkocholoo2010.blogfa.com