امید صباغ نو

نعنای تند/ مزّه ی اُربیت / سوء ظن!

دیوانگیّ مزمن مردی به نام من...

دارم میان خاطره ها پرسه میزنم

در صفحه های منقبض با تو گم شدن

-لب روی لب- بغل کن عزیزم مرا ببوس

حالم عجیب میشود از بوسه ی خفن!!

من بیخیال وسوسه و شعر میشوم

در این حریم خلوت یک عشق- تن به تن

شرقی ترین نگاه تو بیچاره کرده اند

این چشمهای غمزده را آهوی ختن

مستم – کمی برای دلم بندری برقص

مثل جلیل توی رباعی – دَدَن دَدَن ...

بوی تو را گرفته مشامم – عزیز من

چیزی شبیه عطر وجود تو – عطر زن...