آرش پور علیزاده

شادي هميشه سهم خودت ، غم غنيمت است
شادي اگر زياد اگر كم غنيمت است

معشوق شعرهاي كهن گرچه بي وفاست
گاهي خبر بگيرد از آدم غنيمت است

اي خنده ات شكوفه ي زيتون رودبار
خرماي چشم هاي تو در بم غنيمت است

چشمان تو غنائم جنگي ست بي گمان
با من كمي بجنگ كه اين هم غنيمت است

گل هاي سرخ ، آفت جان پرنده هاست
در گوشه ي قفس گل مريم غنيمت است

شيرين قصه را به كلاغان نمي دهند
يك چاي تلخ با تو عزيزم غنيمت است