مَخفی بَدَخشی (۱۲۵۵ – ۱۳۴۲ خ.) از شاعران پارسی‌گوی زن در افغانستان بود

وی ازدواج نکرد و بیشتر عمر خود را در کنار خانواده‌اش در حالت تبعید سیاسی به سر برد.

بشکند دستی که خم در گردن یاری نشد

کور به، چشمی که لذت‌گیر دیداری نشد

صد بهار آخر شد و هر گل به فرقی جا گرفت

غنچه باغ دل ما زیب دستاری نشد

هرکه آمد در جهان بودش خریداری، ولی

پیر شد زیب‌النّساء او را خریداری نشد