خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم
سعدی
خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم
دیبا نتوان بافت از این پشم که رشتیم
ما را عجب ار پشت و پناهی بود آن روز
کامروز کسی را نه پناهیم و نه پشتیم
+ نوشته شده در شنبه یازدهم آبان ۱۳۹۲ ساعت 14:46 توسط جیحون
|